لهجه ات را غلاف کن ای عشق... هرزه است این جهان بی تنبان...!
این پستو یا نخون! یا اگه میخونی خط ب خط بخون! خ ط ب خ ط!
+ وقتی ک از همه چی بُریدی...
وقتی ک حوصله ی هیچی نداری ...
وقتی ی سری اتفاقایی افتاده ک اعصابتو بهم ریخته و از خودت بدت میاد...
وقتی ک از همه چی خسته شدی... فک میکنی زمینو زمان علیه تواَن!
تو این وقتا ی چیزاییَم میبینی و میشنوی ک کاملا خوردِت میکنه!
کسیَم نیس ک جَمعت کنه! چون هیچکس تورو ب خاطر خودت نخواسته...
وقتی ک میری بعد چند وقت ی سر بزنی ب "اون" ! و "اون" ی که بهش شَک داشتی!
ب این ک اومده بین رابطت شک داشتی... و یهو میبینی شَکِت درست بوده و ب یقین تبدیل میشه!
اون موقَه اس ک تِق تِق تِق! صدای خورد شدن قلبتو با تمام وجود میشنوی!
فک کن عشق 3 سالت بهت تمام مدت دروغ میگفته! فک کن میخواد عروس بشه!
با یکی غیر از تو !
فک کن با کسی ک از همون روز اولی ک دربارش شنیدی حس بدی بهت دس داد!
فهمیدی و لال موندی! فهمیدی و خودتو زدی ب اون راه و خریَتــــ !
دختره از دل شکستن حرف میزنه! از بی وفایی!
دوس دارم بش بگم د آخه لامصب تو خودت یکی از همینایی!
خود ِ تو گند زدی ب رابطم! ب عشقم! ب غرورم! ب عزیز دلم!
شایدم پسر بی خبر از همه جا باشه و مخاطب ِ من با کمال میل رفته طرفش...
مخاطبی ک میدونس از جونمم بیشتر دوسش دارم!
نمیدونه من با "عزیزم" گفتنش زندگی کردم... دورادور! بدون لمس کردنش حتی!
نمیدونه دلم میخواد الان بلند بلند زار بزنمو نمیتونم!
نمیدونه بغض داره خفم میکنه!
نمیدونه... هیچی نمیدونه...
خدا... دمت گرم...
نظرات شما عزیزان: